تقویت امنیت منطقه، دستاورد توافق تهران-ریاض
تاریخ انتشار: ۱۹ فروردین ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۴۷۹۵۹۰
یک کارشناس مسائل غرب آسیا با اشاره به نقش توافق این دو کشور در برقراری امنیت در منطقه گفت: مقامات هر دو کشور به این نتیجه رسیدهاند که در تغییر و تحولات بزرگ شکل گرفته در هندسه قدرت، لازم است که بازیگران اصلی غرب آسیا یعنی کشورهای ایران و عربستان نیز نقشآفرینی مشترکی داشته باشند.
سیدرضا صدرالحسینی در گفتوگو با خبرنگار ایمنا، پیرامون رابطه بین ایران و عربستان، اظهار کرد: ارتباط بین دو کشور بسیار مؤثر در جهان اسلام و نظام بینالملل میتواند معادلات بخش قابل توجهی از کشورهای غرب آسیا به ویژه کشورهای عربی و اسلامی را تغییر دهد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی جمهوری اسلامی را یک کشور با نفوذ در منطقه و پرچمدار مقاومت دانست و افزود: کشور ما توانسته به عنوان الگوی بسیاری از ملتها جوامع، گروهها و جریانات ضد استکباری تبدیل شود همچنین عربستان با توجه به جایگاه دو شهر مکه و مدینه در این کشور، سوابق طولانی پادشاهان این کشور در نفوذ بین سران کشورهای عربی همچنین هزینههای پرداختی برای کشورهای عربی و اسلامی در بین دولتمردان بخش قابل توجهی از جهان اسلام دارای نفوذ است.
این کارشناس مسائل غرب آسیا نفوذ در بین ملتها و حاکمیت کشورها را در معادلات منطقهای و بینالمللی تأثیرگذار دانست و خاطرنشان کرد: بر این اساس دو کشور ایران و عربستان تصمیم به احیای روابط خود پس از هفت سال گرفتهاند و به نظر میرسد ارتباطی که به تازگی در حال شکلگیری است میتواند این دو کشور را به یکدیگر نزدیک کند.
مقدمهای برای نزدیکی ملتهای مسلمان در پنج قاره جهانوی ادامه داد: هر دو کشور به این نتیجه رسیدند که همکاری، تعامل و تعاون در جهان اسلام جهان اسلامی که امروز میتواند بخش قابل توجهی از ملتهای جهان را در پنج قاره به یکدیگر نزدیک کند.
صدرالحسینی ایران و عربستان را تأمینکننده بخش قابل توجهی از انرژی دنیا معرفی کرد و گفت: این دو کشور از نظر ژئوپولتیک در منطقه غرب آسیا بسیار با اهمیت هستند، بنابراین همه تلاش خود را بر این معطوف کردهاند که با یک رابطه معقول، سالم، رو به جلو در حوزه مسائل مشترک بتوانند به توافقی دست یابند.
وی با اشاره به نقش توافق این دو کشور در برقراری امنیت در منطقه تصریح کرد: این توافق میتواند از حضور و ورود کشورهای فرامنطقهای به ویژه دخالتهای رژیم صهیونیستی به عنوان مهمترین عامل ناامنی منطقه جلوگیری کند در کنار این موضوع مقامات دو کشور به طور همزمان برای حضور پادشاه عربستان در تهران و رئیس جمهور ایران در ریاض دعوت کردند.
این کارشناس مسائل غرب آسیا افزود: دعوت ملک سلمان از رئیس جمهور ایران به طور متقابل نیز مطرح شد اما به دلیل اعلام دعوت زودتر عربستان، رئیس جمهور آنرا پذیرفته است البته هنوز خبر رسمی در این زمینه وجود منتشر نشده است.
وی درباره زمان سفر آیتالله رئیسی به عربستان یادآور شد: احتمال زیادی وجود دارد که این دعوت مورد پذیرش قرار گیرد و سفر در زمان مناسبی انجام شود البته پیش از آن باید وزرای امور خارجه در حوزه مسائل دیپلماتیک، بازگشایی سفارتخانهها و روابط سیاسی بین دو کشور اقدامات خود را به نتیجه رسانده باشند.
همکاریهای دوجانبه سرآغاز تحول در سال ۱۴۰۲صدرالحسینی با توجه به شواهد و تصمیمات گرفته شده که در این رابطه پیشبینی کرد مقدمات این سفر در اواخر اردیبهشت فراهم شود و گفت: احتمال میرود که سفر رئیس جمهور به عربستان در خردادماه صورت گیرد اما این موضوع هنوز هیچ به طور رسمی اعلام نشده با این حال به نظر میرسد که این اتفاق میتواند در طول سال ۱۴۰۲ یک تحول قابل توجهی را در حوزههای مسائل همکاریهای دو جانبه ایجاد کند.
وی حضور مقامات عربستان در ایران را دارای اهمیت دانست و یادآور شد: در صورتی که با فاصله کوتاهی پس از سفر رئیس جمهور ایران به عربستان، ملک سلمان نیز به ایران سفر کند شرایط ویژهای ایجاد میشود که میتواند مقدمه یک تحول بزرگ در جهان اسلام، جهان عرب و غرب آسیا باشد.
این کارشناس مسائل غرب آسیا با اشاره به تحولات جهانی خاطرنشان کرد: به نظر میرسد که مقامات هر دو کشور به این نتیجه رسیدهاند که در تغییر و تحولات بزرگ شکل گرفته در هندسه قدرت اگر بازیگران اصلی غرب آسیا یعنی کشورهای ایران و عربستان نیز بتوانند نقشآفرینی مشترکی را در این رابطه داشته باشند قطعاً حضور و تأثیر جدیتر آنها در تحولات پیش رو را به دنبال خواهد داشت.
کد خبر 652779منبع: ایمنا
کلیدواژه: غرب آسیا عربستان عربستان سعودی ایران و عربستان روابط ایران و عربستان مذاکرات ایران و عربستان توافق ایران و عربستان روابط بین الملل شهر شهروند کلانشهر مدیریت شهری کلانشهرهای جهان حقوق شهروندی نشاط اجتماعی فرهنگ شهروندی توسعه پایدار حکمرانی خوب اداره ارزان شهر شهرداری شهر خلاق کارشناس مسائل غرب آسیا بخش قابل توجهی ایران و عربستان دو کشور جهان اسلام رئیس جمهور دو کشور ملت ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.imna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایمنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۴۷۹۵۹۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
اعراب میتوانند از جنگ تهران و تل آویو جلوگیری کنند؟
کریستین کواتس اولریشن محقق انستیتوی بیکر در دانشگاه رایس در مطلبی در پایگاه اینترنتی مرکزی عربی واشنگتن دی سی نوشت: سالها جنگ در سایه بین ایران و اسرائیل در ماه آوریل منجر به رویارویی مستقیم بین دو کشور شد و خاورمیانه را در آستانه ورود به یک جنگ منطقهای گسترده قرار داد. این چرخه خشونت که با حمله اسرائیل به ساختمان سفارت ایران در دمشق در اول آوریل آغاز شد و با حمله موشکی و پهپادی بی سابقه ایران در روز ۱۳ آوریل به اسرائیل تداوم یافت، حداقل فعلا تمام شده به نظر میرسد. هرچند حملات تلافی جویانه طرفین ظاهرا فروکش کرده، اما این اقدامات نشان دهنده افزایش قابل توجه تنش بود و حکایت از آن دارد که آتش اختلافات در منطقه با گذشت بیش از شش ماه از جنگ بین اسرائیل و حماس همچنان شعله ور است.
به گزارش انتخاب، برای دولتهای عربی منطقه که خواستار گفتگو و دیپلماسی جهت خودداری از گسترش جنگ غزه به کل منطقه هستند، یک جنگ تمام عیار بین ایران و اسرائیل آنها را در معرض آتش متقابل طرفین قرار خواهد داد. چنین نتیجهای بدترین سناریوی ممکن خواهد بود که رهبران ۶ کشور عضو شورای همکاری خلیج فارس سال هاست به دنبال اجتناب از آن هستند. روابط دفاعی و امنیتی آنها با ایالات متحده و (به خصوص بحرین و امارات) با اسرائیل، آنها را در برابر حملات متقابل مستقیم و غیرمستقیم آسیب پذیر خواهد ساخت. پس از حل و فصل رقابتهای ژئوپلتیک مابین کشورهای عربی منطقه در دهه ۲۰۲۰، اولویتهای منطقه خلیج فارس به سمت نزدیکی روابط و کاهش تنش تغییر کرده، اما این اولویت با به صدا درآمدن ناقوس جنگ در نزدیکی آنها به مخاطره افتاده است.
در هفتهها و ماههای پیش از حمله ۷ اکتبر، سیاست گذاران چند کشور عربی منطقه توجه خود را معطوف ابتکارات منطقهای در خصوص ارتباطات اقتصادی نظیر کوریدور اقتصادی هند-خاورمیانه-اروپا کرده بودند که در نشست گروه بیست در ماه سپتامبر در دهلی نو اعلام شد. این کوریدور قرار بود هند و امارات را از طریق عربستان و اردن به اسرائیل و اروپا متصل نماید و تلاش دیگری از سوی دولت بایدن برای کنار هم قرار دادن شراکتهای منطقهای و ایجاد یک مرکز ثقل ژئواکونومیک جدید به شمار میرفت. تلاشهای هماهنگ برای زمینه سازی جهت یک توافق عادی سازی بین عربستان و اسرائیل نیز در همین راستا انجام میگرفت، زیرا کاخ سفید به دنبال مقابله با نفوذ چین در منطقه بود.
جنگ غزه در شش ماه اخیر بسیاری از این مفروضات را که ظاهرا در ذهن سیاست گذاران آمریکا، اسرائیل و کشورهای حاشیه خلیج فارس تقویت شده بود بر هم زد. مفهومی که در توافقات ابراهیم نیز دنبال میشد و تصور این بود که میتوان یک رویکرد ایجاد مصالحه پایدار را دنبال نمود، به جهت در گرفتن طولانیترین و مرگبارترین جنگ بین اسرائیلیها و فلسطینیان از سال ۴۹-۱۹۴۸ تاکنون به شدت تضعیف شده است.
هیچ یک از دولتهای منطقه تمایلی به تحریک یا شعله ور کردن تنشهای منطقهای ندارد. مصالحه محتاطانه این کشورها با ایران از جمله توافقی که ایران و عربستان در مارس ۲۰۲۳ با میانجیگری چین به امضا رسید با دوامتر و پایدارتر از چیزی بوده که بسیاری انتظارش را داشتند. بحرین در این میان تنها کشور عربی حاشیه خلیج فارس است که به طور کامل اقدام به ترمیم روابط با ایران نکرده است. واکنشهای پایتختهای عربی به وضعیت امنیتی در یمن و دریای سرخ نشان میدهد که مواضع این کشورها تا چه اندازه تغییر کرده و از جهت گیریهای آنها در فاصله سالهای ۲۰۱۵ تا ۲۰۲۲ فاصله گرفته است. حوثیها نیز ترجیح داده اند به جای هدف قرار دادن غیرنظامیان و زیرساختها در عربستان و امارات، به کشتیرانی بین المللی در دریای سرخ حمله کنند. به نظر میرسد که نه ریاض و نه ابوظبی تمایلی به از سرگیری تنشها با حوثیها پس از برقراری یک آتش بس موقت در آوریل ۲۰۲۲ ندارند.
تنها بحرین تصمیم گرفته در ائتلاف دریایی به رهبری آمریکا که در دسامبر ۲۰۲۳ برای مقابله با حملات حوثیها شکل گرفت مشارکت نماید، البته مشارکت منامه نیز بیش از آنکه عملیاتی باشد، اداری بوده است. جالب توجه اینکه عملیاتهای انجام شده علیه مواضع حوثیها از ناوهای هواپیما بر و ناوچههای آمریکایی مستقر در دریای سرخ و پایگاههای بریتانیا در قبرس انجام گرفته و نه از تاسیسات دفاعی واقع در کشورهای حاشیه خلیج فارس و این کشورها از این طریق تلاش کرده اند فاصله خود را با ائتلاف آمریکایی بریتانیایی در خصوص یمن حفظ نمایند.
از این رو به نظر میرسد که رهبران کشورهای حاشیه خلیج فارس در حال حرکت بر روی یک لبه باریک و حفظ توازن میان عدم افزایش تنش با ایران از یک سو و به حداقل رساندن پتانسیل افزایش تنش منطقهای توسط اسرائیل از سوی دیگر هستند. چالشی که کشورهای حاشیه خلیج فارس با آن مواجه اند، عدم برخورداری از اهرم فشار لازم برای تاثیرگذاری بر تصمیماتی است که میتواند پیامدهای منطقهای گستردهای به دنبال داشته باشد. وقوع جنگی بین ایران و اسرائیل آنها را به معنای واقعی کلمه در خط آتش دو طرف قرار میدهد و احتمالا تلاش این کشورها برای ترسیم تصویری مثبت از منطقه به عنوان مکانی امن برای زندگی، کار و تجارت که پروژههای بزرگ اقتصادی میتواند در ان انجام گیرد را به باد خواهد داد.
ریسک زدایی در کشاورهای حاشیه خلیج فارس به یک شعار تبدیل شده و برای محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان پیشبرد پروژههای عظیم مرتبط با چشم انداز ۲۰۳۰، اولویتی است که هرگونه تنش منطقهای آن را به خطر خواهد انداخت. عربستان، امارات و قطر هر کدام به شیوه خود روی پروژههای توسعهای جدید خود متمرکز هستند که میتواند موقعیت آنها به عنوان قطبهایی کلیدی در اقتصاد جهانی را تقویت نماید. اولویت فوری تصمیم گیریان در این کشورها همچنین بررسی دقیق عملکرد سامانه دفاعی اسرائیل در برابر موشکها و پهپادهای ایران است تا درسهایی را برای استفاده در سامانههای دفاعی خود بیاموزند.
هنوز خیلی زود است که بخواهیم بگوییم آیا تحولات اول تا ۱۹ آوریل فاز جدیدی از جنگ اسرائیل و حماس تلقی میشود یا به معنای جابجا شدن مرزهای افزایش تنش در منطقه است. چرخه قبلی خشونت شامل ترور ژنرال سلیمانی و حمله به پایگاه نظامی عین الاسد در عراق منجر به یک جنگ گسترده نشد.
در سال ۲۰۲۰ مقامهای ارشد سعودی و اماراتی خواهان اجتناب از افزایش تنش شدند و احتمالا تحلیل غالب این باشد که در آوریل ۲۰۲۴ هم منطقه توانسته از یک جنگ احتمالی دیگر اجتناب ورزد. اما چنین رویاروییهای دورهای بین دشمنان منطقهای منجر به یک بازی ژئوپلتیک با ماهیت رولت روسی میشود که میتواند ایران و اسرائیل را به این نتیجه گیری برساند که وقوع جنگی در آینده محتملتر از گذشته شده است و در هر صورت دیر یا زود رخ خواهد داد.
شمشیر دموکلوس بالای سر منطقه قرار دارد، اما رهبران پایتختهای عربی هیچ عاملیتی در زمان فرود آمدن آن ندارند. آنها میتوانند از کانالهای پشت پرده و ایفای نقش میانجیگری ریسک اشتباهات محاسباتی و سوء تفاهمات احتمالی را کاهش دهند و در عین حال تلاش برای دستیابی به یک آتش بس پایدار در نوار غزه را تداوم ببخشند.